If i lived...

سلام بر کسی که تمام تلاش خودشو به کار میگیره که به زندگیش خاتمه نده با همه مسدآپ بودن سعی میکنه ادامه بده. مرسی که تا حالا دووم اوردی :) اگه روزی رسید که خواستی انجامش بدی حتما صبرت تموم شده و حق داری...

اهنگ امشب house with no mirrors از Sasha Sloan

Dark side?

وقتی ویژگی اخلاقی کسی رو متوجه میشی احتمالا خودت هم اون ویژگی رو داری...

Where? How? Why?

Save me from me!

Keep going...

عزیزکم! تنهایی ام باز مرا در برگرفته... تلاش میکنم ادامه بدهم... کاش میشد آدمی نباشم که هستم!...

واقعیت این است که نمی‌توانم فکر نکنم که هدر نرفتم!

Nervous

نگرانم...نگران :/

شاید هم غمگین!

Flower

a beautiful pink,white rose from honey:)

Out of nowhere, I was sleepy, she came and tapes on my shoulder , gave me a rose...

Told me , I waited an hour and half to hug you:)

Let me die in peace

"Take me where the angels are and let me die in peace"

Take me someplace very far where I don't have to feel

Take me where the angels are and fix me, piece by piece

"And I wish upon a star, that I will finally heal"

ادامه نوشته

Запомни

دارم یه اهنگ روسی گوش میکنم و همزمان تصمیم میگیرم در چه موردی بنویسم... کتاب هام رسیدن و همزمان تعداد بیشتری کتاب رو حضوری خریدم و تعداد کتاب هایی که باید بخونم زیاد شده...

به این فکر میکنم که رفتار هایی که گهگاهی از اطرافیان می‌بینیم همون چیزی هست که مدت ها در ذهنشون بهش فکر کردن و خواستن انجامش بدن...

به این نیت اومدم که راجع به دیشب و اخرین باری که سوار اون ماشین دوست داشتی شدم بنویسم... به شهریور و مهر ماه فکر میکنم و فشار عصبی اون موقع و حالا تقربیا رسیدم به آخر های آذر ماه و خداحافظی... تعداد مدرسه هایی که توی دوران تحصیلم عوض کردم به دلیل بهتر بودن موقعیت آموزشی قابل توجه وقتی ازم می‌پرسیدن میخوای بری فلان مدرسه به عنوان یه بچه زیر ۱۲ سال بدون لحظه ای مکث بله میگفتم و سوال بعدی ادم بزرگا با تعجب این بود پس دوستات؟ برای این سوال جوابی نداشتم. و حالا با ۲۳ سال سن وقتی بخوام جایی رو ترک کنم برای خداحافظی خودمو به زحمت نمیندازم حتی برای اعلام رفتن هم... اون خانم عینکی نمیاد؟ نه قشنگم نمیاد و نگفت که دیگه نمیاد...رفتی باید بره... و من و همه اونا رفتی هستیم... لحظه ای که در حال پیاده شدن بودم توی دلم گفتم برو آرزو میکنم همیشه همین طور زیبا و آروم بمونی...

عجب پازل سختی برای حل کردن شده:)

Запомни

I dono your name...

آخرین نوشتم دوشنبه هفته گذشته بود ولی احساس میکنم قرن ها گذشته... فردا میرم تراپی دارم فکر میکنم چی بهش بگم...

افکارم باعث تعجبم میشن... احوالم... اتفاقات اخیر... حافظ عزیز هم بازیش گرفته... شعر مناسبی یادم نمیاد بنویسم ...

My best decision so far

کتاب های مورد علاقم توی دوره نوجونی رو پیدا کردم و سفارش دادم...ارزش ادبی ندارن ولی حس خووووب :)

I'm happy, deep in my heart ... :)

Dusk

عزیزکم اشک هایم! اگر لحظه ای مراقب نباشم سرازیر می‌شوند... رسوا می‌شوم! روح شکسته ام نمایان می‌شود... پس مراقبم مبادا چشم هایم خیس شوند... چرا گریه می‌کنم؟... نمیدانم!... ایا در سوگ خویشم؟... نمیدانم!... از من هاله‌ای از نمیدانم مانده...

Ain’t

عاجزم!... از دلیل آوردن عاجزم!... واقعیت را انکار...

4 letters

چرا اون وقت شب دلم خواست کیسو باز کنم و نگاهش کنم؟... بخشی از رویای من اونجا توی کیسه و من روزانه حسم نسبت بهش عوض میشه... چرا احساس میکنم به نقطه ای رسیدم که سال ۹۷ بودم؟... دون و آپ؟...

4 letters, BI...

و من عاشق کرس این آهنگم...

ادامه نوشته