برای برگردودن بخشی از ذهنم / روحم از دنیای توهم، خیال، خلأ دست به دامن کافئین میشم...

نسکافه ای درست کردم مزه زهر مار میده... هر چی شکر میریزم بازم تلخه... به حدی تلخه که داشت گلو منی که تلخی دوست دارم رو میزد...

و حالا... دست و پاهام داره میلرزه ضربان قلبم رفته بالا و اعصاب خرابم بدتر شده....

ولی اون بخش که میخواستم بیاد به دنیای زنده ها برگشته :)