نکبت و خستگی و بیزاری سر تا پایم را گرفته...دیگر بیش از این ممکن نیست...

به همین مناسبت نه حوصلۀ شکایت و چس ناله دارم و نه می توانم خود را گول بزنم و نه غیرت خودکشی دارم...

فقط یک جور محکومیت قی آلودی است که در محیط گند بی شرم مادر قحبه ای باید طی کنم....

همع چیز به بن بست رسیده... راه گریزی هم نیست!

"صادق هدایت"